بهزاد خالوندی- گروه رسانه ای میلکان
توسعه یافتگی همیشه مترادف با اجرای پروژه های چند هزار میلیاردی و عریض و طویل نیست. چه بسا گاهی همین ابرپروژه ها به دلیل ضعف های کارشناسی خود تبدیل به نماد توسعه نیافتگی در یک شهر و دیار شوند. توسعه گاهی پرهیز از انجام یک کار اشتباه و یا اصلاح یک رویه غلط است. تصمیماتی که گاه برای اجرایی شدن اعتباری خاصی نمی خواهند ولی صرف انجام آن ها، مانع از هدررفتن میلیاردها تومان اعتبار و وارد آمدن لطمه های جبران ناپذیر به تاریخ، فرهنگ، محیط زیست و منابع طبیعی می شود.
توسعه یافتگی گاهی مترادف با جلوگیری از اجرای پروژه های از رده خارج و غیرکارشناسی است. پروژه هایی مانند مونوریل کرمانشاه با آن پایه های بتونی که بر فراز تنها بلوار استاندارد شهر به اهتزاز درآمده اند و از منظر یک ناظر بیرونی بیشتر به نمادی ابدی برای توسعه نیافتگی این شهر می ماند تا نشانی از توسعه و پیشرفت.
توسعه یافتگی در واقع عدم تعریض یک محدوده تاریخی ارزشمند مانند خیابان مدرس به عنوان بخشی از هویت و قدمت این شهر در دوران مدرن است.
توسعه یافتگی یعنی نسپاردن امورات مردم به مدیران ناتوان. مدیرانی که سالیان درازیست حضورشان یک آسیب مهلک و مداوم برای توسعه کرمانشاه بوده است.
نشان توسعه یافتگی یک شهر و دیار، حفظ و حراست از باغات شهری در برابر تاخت و تاز دلالان و بساز و بفروشان و عدم تبدیل آن ها به آپارتمان و مجتمع است.
توسعه یافتگی به معنای جلوگیری از روند نابودی میدان های زیبا، خاطره انگیز و خاطره ساز شهر کرمانشاه به بهانه اجرای روگذرهای چند شعبه و عریض و طویل است. نشان توسعه یافتگی حفظ یک رودخانه زیبای شهری به نام آبشوران و عدم دفن آن در تابوت های بتنی است.
توسعه یافتگی احترام به منابع طبیعی و میراث فرهنگی و عدم اجرای پروژه تله کابین در تاق بستان است.
توسعه یافتگی یعنی ….