یادداشت : عبدالله مرادی
همت و مهارت دو چرخ دنده اصلی موتور اشتغال هستند. اشتغال و نقطه مقابل آن بیکاری را بیش از آنکه یک پدیده اقتصادی بدانم یک پدیده اجتماعی میدانم.
۱۵ جولای توسط مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان روز جهانی مهارت جوانان و ششم مرداد نیز به عنوان روز ملی ترویج آموزشهای فنی و حرفهای نامگذاری شده است.
نمیتوان نقش دولتها در ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری در این حوزه را نادیده گرفت.ا تکلیف دولتها در این حوزه مشخص است. طی دو دهه اخیر دولت ها تمام توان خود برای اشتغالزایی را به پرداخت تسهیلات به شیوه های مختلف گذاشته اند. پرداخت تسهیلات از خرد تا کلان تنها نقدینگی در جامعه را افزایش داده است.
این تسهیلات در کرمانشاه یک روز صرف خرید خودروهای مدل پایین برای کرایه کشی شد، روز دیگر صرف ساخت و ساز آپارتمان. هرچند آمارهای چند ده هزار نفری اشتغال برای این تسهیلات پرداخت شده اعلام میشود اما استعلام سادهای از سازمان تامین اجتماعی نشان میدهد که آمار بیمه شدگان با این آمارهای اشتغال و نرخ بیکاری مرکز آمار ایران همخوانی ندارد. آمارهای اشتغال با تسهیلات تنها در روی کاغذ در ادارات و بانکها موجود است و در جامعه خبری ازآنها نیست. حلقه مفقوده بیکاری جامعه این روزها به ویژه در رده سنی جوانان بیشتر از تسهیلات مالی و کارخانه، انگیزه کسب مهارت است.
جوانان به واسطه حضور در دانشگاه از بازار کار و گذراندن دورههای مهارتی و شاگردی دور شدهاند. پس از فارغ التحصیلی نیز نه زمانی برای گذراندن دورههای آموزشی و مهارتی دارند و نه می توانند چند سال با دستمزد پایین به سبک شاگرد استادی خود را وارد یک صنف یا حرفه کنند. آموزشگاههای فنی و حرفهای نیز به واسطه عدم وجود آموزش ها و امکانات بروز از یکسو و نبود آینده روشن در پیش رویشان موجب شده است جوانان دنبال کسب مهارت نروند. بیکاری همچنان که علت بخش قابل توجهی از معضلات اجتماعی است خود معلولی از بی تدبیری و بی برنامگی دولتها در حوزه مهارت آموزی مناسب است.
آمار بالای بیکاری یکی از عواملی است که انگیزه آموزش و کسب مهارت را از جوانان گرفته است. عدم پشتکار و همت جوانان را نمیتوانیم در بیکاری آنها بیتأثیر بدانیم.
جوانان کرمانشاه با قرار گرفتن بلند مدت در شرایط موجود دیگر دنبال هیچگونه تغییر و راهکاری برای برونرفت از این وضعیت نیستند.