یادداشت-فرنگیس صفری
امروزبحران به معنای واقعی خودنمایی می کند، هرچند جز اندکی بقیه سردر برف خوش بینی فروبرده چیزی نمی بینند. هرروز خبرهایی تلخ به گوش می رسد؛فلان رود خشکید،بهمان سراب نفس های آخرش راکشید وما که همچنان به نرمک بارانی دلخوشیم تااین حجم ازفقدان راجبران کند.
گرم شدن دمای زمین وبه تبع آن تغییرات وسیع اقلیمی و خشکسالیهای جهانی چیزی نیست که ما برگردن مسئولین بیندازیم وآن را ناشی ازکم کاری آنها بدانیم اما دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن را گناه آنان میدانیم. اگر به بحران کم آبی عمیقا بیندیشیم یقینا برحال و روز خوددر آینده خواهیم گریست.
چندسالیست درمورد خشکسالی هشدارهایی داده می شود. سراب ها و رودخانهها یکی پس ازدیگری خالی ازحیات می شوند و شهرها به سرعت سفره های زیرزمینی شان راازدست می دهند، زمین نشست می کند و چاله های بزرگ این واقعیت تلخ رابرای ما که خود را به کوچه تجاهل زده ایم عریان می کند. آب شاید درآینده نباشد، نشانههایش درحال ظهور است، ما آن راکمیاب کردهایم اما هیچکدام عواقب کارمان را گردن نمیگیریم.
تمام جلسات عریض و طویل مسئولین مربوطه دراین چند سال به یک نتیجه ختم میشود وبس؛چاه های غیر مجاز راپرکنید، گویی آب حق کسانی است که چندسال زودتر اقدام به حفرچاه کرده ودر زمانی که کشورهای دیگر به فکر چاره ای برای حل مشکل بی آبی درآینده وحل این بحران دربخش کشاورزی با بررسی طرح هایی چون آب مجازی بودند، درخواب خرگوشی مسئولین ازنعمت مجوز برخوردارشدهاند.
در این برهه استفاده از آب های زیر زمینی اگر ممنوع است باید برای همه ممنوع باشد، بسیارند صاحبان چاه هایی که به پشتوانه همان مجوز به اندازه ده چاه بی مجوز آب ازدل خاک بیرون میکشند.
درحالی که نمی توان منکر بود برداشت های غیر اصولی وبی رویه ناشی از مدیریت های ناکارامد ویله شده درادوار مختلف، سفره های آب زیر زمینی راخشکانده و به اعتقاد برخی کارشناسان مااکنون درحال مصرف ذخایری مربوط به عصر یخبندان هستیم باید به جنبه های دیگر این قضیه نیز فکر کرد و ذهن بسته مسئولین رابا عوامل دیگر حیف و میل آب آشناکرد.
دشت میان دربند یکی ازنقاطی است که با باور داشتن منابع سطحی وزیر زمینی آب لطمه فراوان دیده است. حفر چاه های فراوان بواسطه دستیابی سریع وآسان به این مایه ی حیات و عبور رودخانه بزرگ رازآور به این باور قوت می بخشید.
هرکس با گذشته این منطقه آشناباشد بخوبی می داند داشتن این باور چندان هم بدون علت نبوده است، پستی دشت یا شاید نوع خاک آن و پشتوانهای قوی چون رازآور،سفره های زیرزمینی را تا حد ممکن بالاآورده بود.
متاسفانه این دشت را باید نمونه کاملی از هدررفت آب دانست.هر اقدامی که خلاف مدیریت صحیح و بهینه مصرف آب بوده دراین محل انجام شده است.
افزون بر حفر چاه درگوشه و کنار زمین های کشاورزی،حتی درحیاط منازل، درفصل کاشت وآبیاری محصولات کشاورزی که عمدتا هم محصولاتی آب بر می باشد قدم به قدم برپیکره ی بی جان رازآور دست موتور هایی رامی توانی ببینی که چنگ برگلوی این رودخانه انداخته وشیره جانش رامی مکند. اخیراً طمع نیز گریبانگیر مردم این سامان شده وبه یک بار کشت درسال اکتفا نمی کنند وبا نیت تصرف بیشتر آب ،بعد ازبرداشت محصول بلافاصله زمین راشخم زده باردیگر محصول پر آب بری دیگر میکارند.
ازبحث اجاره زمین های مرغوب این دیار به مستاجران شهرهای دیگر که منابع آبی خود را خشکانده واکنون بانیت کاشت محصولاتی با حجم بالای آب بری به این منطقه هجوم آورده اند میگذریم.
آنچه درد دارد کاشت محصولی چون برنج در دشت میان دربند است آنهم توسط ساکنین این منطقه.وقتی صاحبخانه دلش برای دارایی اش نسوزد دیگر از غیر چه توقعی می توان داشت.وقتی حرص و طمع کشاورز با بی کفایتی وعدم نظارت مسئولین عجین می شود ماحصل آن خشک شدن سرزمینی است که تاچند سال پیش مردمانش برای داشتن محصول ازخدامی خواستند باران کم ببارد،چشمه های گاه و بی گاهش درگوشه کنار منازل نجوشد تا زمینشان به موقع آماده کشت شود. اینک دایره فکر مسئولین تاحفر چاه های غیرمجاز پیشتر نمی رود یاخودشان مایلند پیش نرود!و این همه علل تاثیر گذار بربی آبی رانمی بینند.محلی که نزدیکترین فاصله به شهر کرمانشاه را دارد اینگونه با سوء مدیریت به حال خود رهاشده وای به حال مناطق دورافتاده وپرتی که شاید سالی یکبارهم گذرآن مسئول به آنجانیفتد! وقوع خشکسالی رانمی توان نادیده گرفت اما نباید تمام تقصیرات رابرگردن طبیعت انداخت،شاید حقمان همین باشد.