نخبهکشی دردِ گرانِ جوامعِ توسعه نیافته است. نخبگانی که با کمترین بهانه به مسلخِ بیدادگاهِ جریانهایِ مخربِ پوپولیستی برده میشوند. سرمایه های اجتماعی که قرار است در توسعه پایدار جامعه خویش نقش بازی کنند ولی بهناگاه چنان در مهلکهی نسبتها و تهمتهای ناروا میافتند که خود محتاج قضاوت عادلانه و عاقلانه جامعه پیرامونی خویش میشوند.
این روزها تازهترین قرعهی نخبه کشی به نام استاد مظهر خالقی افتاده است. این هنرمند قدیمی هنوز پایش به مرزهای ایران برای شرکت در کنگره مشاهیر کُرد نرسیده بود که موج تخریبها شروع شد. یکی با خاطرات شش دههی قبل خود به یادآورد که ای غافلان چه نشستهاید که این مظهر خالقی همان کسی بوده که حسن زیرک را از رادیو کُردی کرمانشاه بیرون رانده است. یکی دیگر از آروزی چهل ساله این هنرمند برای بازگشت به دامان جمهوری اسلامی پرده برداشت و عدهای هم ساواکی بودنش را گوشزد کردند.
البته این تازه آغاز ماجرا بود و دردسرهای اصلی خالقی زمانی آغاز شد که وارد ایران شد و مورد استقبال رسمی و باشکوه مقامات رسمی، چهره های فرهنگی، هنری و دانشگاهی و مردم قرار گرفت. گناه بزرگ دیگر خالقی، فارسی سخن گفتن در کنگره مشاهیر کرد بود و به این بهانه، موجی گسترده در فضای مجازی بر علیه او به راه انداختند و را به باد انتقادهای بسیار تند گرفتند. انگار تا پیش از این هیچ هنرمند، فعال سیاسی و فرهنگی و کارشناس کُردزبانی با رسانههایی مانند بیبیسی، صدای آمریکا و دویچوله به زبان فارسی سخن نگفته بود و این خالقی بود که برای اولین بار این تابو را میشکست.
یک لحظه تصور کنید سرنوشت جور دیگری رقم خورده بود و خالقی و قبل از انجام هرگونه سفری به ایران، خدای ناکرده جان به جان آفرین تسلیم کرده بود. مطمئن باشید آن وقت اوضاع به گونه دیگری میشد. همین موج پوپولیستی به گونه دیگری راه افتاده بود و افراد با آب و تاب به نقل خاطرات مشترک خویش با استاد مظهر خالقی میپرداختند و چه اسطورهسازیها که از وی نمیکردند. و اینکه آرزوی بازگشت به ایران روی دلش مانده است.
متاسفانه در جوامع توسعه نیافته این افراد تا زمانی اسطورهاند که طبق میل ما رفتار کنند و اِلا آنها را چنان از عرش اعلی به زیر کشیده و بر زمین میکوبیمشان که توان کمر راست کردن نداشته باشند. مگر کردها چند هنرمند همتراز مظهر خالقی و یا حتی نزدیک به جایگاه هنری وی دارند که عدهای چنین کمر به نابودی آن بستهاند. جامعه کردی اگر میخواهد روی توسعه پایدار را به خود ببیند باید هوای هنرمندان بزرگ و اصیل خود را داشته باشد و در برابر موجهای ویرانگر پوپولیستی آنها را تنها نگذارد.
با همه این تفاسیر مظهر خالقی نشان داده هنرمندی شجاع و مستقل است و بیتوجه با این هیاهوها و به دور هرگونه ابتذال و صد البته دلگرم به حمایتهای دوستداران بیشمارش راه خود را میرود. و بیگمان در آینده هم تصمیماتِ بزرگ دیگری در زندگی هنری خود خواهد گرفت.
#رسانه_پویا #مخاطب_آگاه #توسعه_پایدار