• امروز : سه شنبه - ۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024
1
چهارشنبه سوري امسال؛

باشورجواني از شرار شر بپر

  • کد خبر : 2744
  • 22 اسفند 1396 - 3:23

نگار حسيني – گروه جامعه پسرک چهارده ساله در چهارشنبه سوري سال ۹۴ سوخت. پدرش مي گويد خدا رهام را به ما برگرداند وگرنه به گفته پزشک ها از دست رفته بود. وقتي بردمش بيمارستان نمي‌دانستند من پدرش هستم کنار دکترها ايستاده بودم يکي از آنها گفت اين بچه اگر تا ۲۴ ساعت آينده زنده […]

نگار حسيني – گروه جامعه
پسرک چهارده ساله در چهارشنبه سوري سال ۹۴ سوخت. پدرش مي گويد خدا رهام را به ما برگرداند وگرنه به گفته پزشک ها از دست رفته بود. وقتي بردمش بيمارستان نمي‌دانستند من پدرش هستم کنار دکترها ايستاده بودم يکي از آنها گفت اين بچه اگر تا ۲۴ ساعت آينده زنده بماند شانس آورده! نمي‌دانيد چه حالي پيدا کردم…
رهام نوجوان ۱۷ ساله امروز اينچنين ماجرا را تعريف مي کند: حجم زيادي اکليل سرنج خريده بوديم و همه را آماده کرديم و به پيشنهاد يکي از دوستانم مواد را داخل مغازه پدرش گذاشتيم.
آن روز آمدند دنبالم که برويم آتش بازي، همه را داخل گوني برنج گذاشته بوديم، گوني را دادند دست من از مغازه که بيرون آمدم چون سنگين بود گوني را گذاشتم زمين و بعد از آن ديگر چيزي يادم نيست…
پدرش ادامه مي دهد: روز قبلش ما رهام را پاي تلويزيون گذاشتيم که خودش ببيند بي‌احتياطي هاي چهارشنبه سوري چه بر سر هم سن و سالانش آورده اما گوش نکرد! البته رهام مقداري از اين مواد را پيش‌تر تهيه کرده و در خانه گذاشته بود يکي از اين اکليل سرنج ها را هم خودم بردم بياباني خارج از شهر و امتحانش کردم آنقدر انفجارش بزرگ بود، که ترسيدم، سريع به مادرش زنگ زدم و گفتم که به رهام بگو همه موادي را که خريده از خانه ببرد بيرون چون اين ها ترقه نيست نارنجک است… آن روز هم که اکليل سرنج ها منفجر شد شيشه تمام ۱۵، ۱۶ واحد مسکوني که داخل کوچه بود خرد شد. حتي در منازلي که نزديک محل انفجار بودند چنان در هم پيچيده بود که نه باز مي شد نه بسته.
رهام مي گويد: من باور نمي کردم مي گفتم اينها حتما احتياط نکرده اند که اين بلا سرشان آمده اما خودم بدترش را تجربه کردم… الان هم مي دانم هر چقدر از دردناک بودن اتفاقي که براي من و دوستانم افتاد بگويم هم سن و سال هاي من اصلا گوش نمي کنند چون خودم گوش نکردم…
پدر رهام ماجراي بعد از انفجار را چنين تعريف مي کند: وقتي صداي انفجار را شنيدم دويدم داخل کوچه، رهام آنقدر قيافه اش عوض شده بود که او را نشناختم دوستانش هم که زخمي و خوني بودند داد زدم اين بچه ها اينجا چيکار مي کنند! يکي از همسايه ها گفت نشناختي! اين يکي رهام بچه خودته، باورم نشد صداش زدم رهام! با بي حالي جوابم را داد و بعد از آن ديگر هيچ چيز نفهميدم…
مادر رهام مي گويد: وقتي رهام را ديدم از ترس جيغ مي کشيدم iهول کردم شيلنگ آب را برداشتم و به طرف رهام دويدم داشت مي سوخت آب را با فشار به طرف بدنش گرفتم که فقط خاموش شود.
رهام از لحظات بعد از انفجار مي گويد: گيج بودم اصلا باور نمي کردم که اين بلا سرم آمده فکر مي کردم دارم خواب مي بينم به دوستم مي گفتم من را از خواب بيدار کن تا وقتي که بردنم اتاق شستشو و روي من آب گرفتند آن وقت گيجي از سرم پريد و زجرهايم تازه شروع شد.
پدرش ادامه مي دهد: اکليل سرنج توي بدن رهام منفجر شد و از ناحيه صورت، دو دست، دو پا و اندام هاي داخلي سوخت به گفته دکترها بچه من ۴۸ درصد سوخته بود و خدا رهام را به ما برگرداند.
رهام در مورد وضعيت دو دوست ديگرش چنين توضيح مي دهد: يکي از دوستانم که يک چشمش را از دست داد و آن يکي هم ازناحيه دست و صورت آسيب ديد.
پدر رهام از تيمار بيمارش مي گويد: حدود ۵۰ روز از رهام مراقبت کردم، يک ماه تمام مرخصي گرفتم، با يک پزشک متخصص مشورت کردم و وسايل مورد نياز را تهيه کردم؛ شب ها با چاقوي قلم زني که بسيار هم تيز است پوست مرده صورت رهام را مي تراشيدم بعد از اينکه پوست سوخته را کامل برمي داشتم با پماد چربش مي کردم. صبح ها هم ساعت پنج صبح بيدار مي شدم، وان را پر از آب ولرم مي کردم و رهام را داخل آن مي گذاشتم تا آرام آرام باندها خيس شده و از بدنش جدا شود بعد با شامپو بچه تنش را مي شستم. سنگ ريزه هايي که به خاطر شدت انفجار تن رهام را سوراخ کرده بود باعث ايجاد حفره هاي عفوني شده بود براي بهبود عفونت پس از حمام سرپا نگهش مي داشتم و با فشار بدنش را با سرم شستشو مي دادم و خشک که مي شد مي بردمش بيمارستان که پانسمانش کنند.
وي ادامه مي دهد: اگرچه هنوز هم رهام به خاطر سنگ ريزه هايي که داخل بعضي از قسمت هاي حساس بدنش مانده درد مي کشد اما خدا را شکر که حالش خيلي بهتر است.البته رهام مي گويد: تا يک مدت شب ها خواب انفجار مي ديدم و بلند که مي شدم سرم مثل موقعي که اکليل سرنج ها منفجر شد سوت مي کشيد.
رهام در حالي که سرش را پايين انداخته ادامه مي دهد: توي سن و سال ما چهارشنبه سوري روزي است که همه مي روند بيرون تا شادي کنند و اين را پدر و مادرها درک نمي کنند و خود فرد هم نمي داند که پدر و مادرش چرا به او هشدار مي دهند و آخرش مثل من مي‌شود. من مي گويم جوان ها اگر مي خواهند، بيرون بروند اما طرف اينجور موادي نروند، تو اين وسايل را براي شادي خودت تهيه مي کني اما دريک لحظه ناگهان منفجر مي شود و در نتيجه يا دستت را از دست مي دهي يا چشمت را و… به نظر من بدون اين وسايل هم مي توان شاد بود.
پدر رهام هم توصيه مي کند: پدر و مادرها به هر قيمتي که هست براي بچه ها وقت بگذارند و سعي کنند اين روز را با بچه هايشان بگذرانند.
امسال؛ چهارشنبه آخرسال
کوچه محور
به گزارش معاونت اجتماعي نيروي انتظامي استان کرمانشاه امسال پنج ميليون و ۳۵۲ هزار عدد انواع مواد محترقه و ۶۲ کيلوگرم اکليل سرنج کشف و ضبط شده که ميزان کشفيات نسبت به سال گذشته که حدود يک ميليون و ۳۲۵ هزار عدد بوده تقريبا پنج درصد افزايش يافته است.
سرهنگ آمويي تصريح کرد: تاکنون گزارشي راجع به وقوع حوادث مربوط به چهارشنبه آخرسال دريافت نکرده ايم.وي افزود: سه گروه در روند برنامه چهارشنبه آخر سال دخيل هستند؛ گروه اول سوداگراني که به خاطر منافع خود امنيت عمومي را به خطر مي اندازند که در اين رابطه ۷۶ نفر دستگير شده اند.سرهنگ آمويي ادامه داد: دسته دوم افرادي هستند که با بروز رفتارهاي هيستريک و ضد هنجار اجتماعي مخل آسايش عمومي مي شوند اين افراد به خاطر تخليه هيجانشان ممکن است با مواد محترقه پر سر و صدا براي ديگران ايجاد مزاحمت کنند لذا شناسايي و کنترل چنين افرادي در برنامه پليس قرار دارد که در مرحله اول به آنان اعمال تذکر مي شود و در صورت عدم توجه به مراکز اصلاح و تربيت واسپاري مي شوند.وي اظهار داشت: گروه سوم هم شامل نوجوانان و جواناني هستند که مديريت عاطفي را ياد نگرفته اند که براي اين گروه کلاس هاي آموزش همگاني برگزار شده اما لازم است خانواده ها نيز خود بر روي فرزندانشان نظارت داشته باشند.آمويي با تاکيد بر اينکه نيروي انتظامي تا انتهاي برنامه در کنار مردم است متذکر شد: ما مخالف شادي مردم نيستيم اما با کساني که براي عموم ايجاد مزاحمت کنند قاطعانه برخورد خواهيم کرد.معاونت اجتماعي نيروي انتظامي استان کرمانشاه گفت: امسال بر اجراي برنامه چهارشنبه آخرسال به صورت کوچه محور تاکيد داريم که خود خانواده ها مستقيما اوضاع را کنترل کنند.
تراژدي چهارشنبه سوري ۹۵
سال گذشته در استان کرمانشاه تعداد ۱۱۶ نفر مصدوم شدند که بالغ بر ۸۰ درصد اين آسيب ديدگان ساکن شهر کرمانشاه بوده اند.
آمارها نشان مي دهد که بيشتر مصدومان حوادث چهارشنبه سوري سال ۹۵ مرد بوده‌اند که کوچکترين فرد حادثه ديده سه و مسن ترين آنان ۶۵ سال سن داشته است.
و اما دردناک ترين تراژدي چهارشنبه سوري سال پيش آسيب ديدن کودک سه ساله از ناحيه چشم و قطع شدن دست نوجوان ۱۴ساله در اثر انفجار مواد محترقه گزارش شده است.
در آيينه رهام ها خودت را بنگر!
رهام ديگر مثل گذشته چهارشنبه سوري اش را با بچه هاي محل نمي گذراند، بلايي که به سرش آمد او را پشت پنجره هاي خانه شان اسير کرده، مراقب رهام هايمان باشيم که خدايي ناکرده بر اثر يک لحظه غفلت در شور جوانيشان نسوزند…

لینک کوتاه : https://www.milkanonline.ir/?p=2744

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.