مهدی خالوندی
آرش رضايي استعفاء داد! خبري کوتاه که به دنبال انتقادات گسترده و هجمه ها و فشارهاي چند ماه اخير کاملا قابل پيشبيني بوده و دور از انتظار نبود. هرچند که شهردار کرمانشاه خيلي دير به اين تصميم رسيد که ديگر کارايي لازم را براي پيشبرد اهداف شهر ندارد و يا شايد همراهي و حمايت لازم را براي ادامه کار ندارد. اما اين تصميم واقعيتي تلخ را پيش روي آرش رضايي نمايان کرد و آن اينکه کمتر کسي از اين اتفاق ابراز ناراحتي و نگراني نمود، زيرا او خيلي وقت بود که حاميانش را از دست داده بود . ديگر کسي آرزوي شهردار شدنش را در دل ندارد. روياي داشتن شهري خوب با شهرداري رويايي براي ما تمام شد. البته از همان ماه هاي ابتدايي شروع به کارش اين رويا به مرور رنگ باخت و زبان ما در دفاع از شهردار آرزوهايمان الکن شد. هرچند در ماه هاي ابتدايي در نشست هايي که گاهي برگزار و از دوستان نزديک و دور شنيده ميشد، شورا و مشکلات ساختاري ، ضعف بنيه مالي شهرداري ، ناکارآمدي نيروها ، پرسنل و… بهانه عدم تحول محسوس و برآورده شدن انتظارات معرفي و توقعات غير واقعي و فراتر از توان و کارايي سيستم مديريت شهري کرمانشاه عنوان مي شد. اما آقاي رضايي توقع ما فراتر از توان و ظرفيتهاي شهرداري کرمانشاه بود . انتظار تحولي در خور آرزوهايمان داشتيم . متاسفانه انتخاب هاي اشتباه و تسليم بازيهاي شورا شدن چيزي جز نا اميدي نصيبمان نکرد. آقاي شهردار استعفاي امروزتان نيز جنسش از همان جنس نا اميدي است. نگراني هاي ما را براي آينده شهرمان دوچندان کرد. تلاش هاي کم ثمرتان در اصلاح ساختار ويران شهرداري کرمانشاه ما را به آن سبب نااميد کرد که ديگر در رويايمان آرزوي شهردار شدن کسي را نداريم.مرد مقبولمان براي بسامان کردن اوضاع ويران شهر کرمانشاه امروز با استعفاي ديرهنگامش بذر نا اميدي را براي سال ها بر دلمان کاشت. خيلي وقت است اين سوال همچون خوره به جانم افتاده که با اين شرايط مبهم و کلاف سر در گم شهرداري کرمانشاه آيا مي توان به آينده اين کهن شهر اميدوار بود؟ پرسشي که خيلي وقت ها برايش پاسخي ندارم و شايد روياها و آرزوهاي ما و توقعاتمان از افراد فراتر از ظرفيت آنها و دور از واقعيت هاي موجود است.
اما آنچه که واقعيت است آرش رضايي نه امروز که در طول دوره مسئوليت خود در شهرداري ،جامعه اصلاح طلبان را به عنوان حاميان اصلي خود در فضاي عمومي جامعه شهري کرمانشاه نا اميد کرد و يکي از معدود فرصت هاي دست يافتني براي ورود چهرههاي متخصص به بدنه مديريت شهري کرمانشاه را با عملکرد نااميد کننده خود سوزاند و فرصت تغيير و حتي شکل دادن يک اقدام اساسي براي بسامان کردن اوضاع نابسامان شهرداري کرمانشاه راهدر داد. فرصتي که شايد سال ها حسرت تکرارش را بايد خورد. و شايد عملکرد آرش رضايي نمايانگر وضعيت فشل شوراي شهر و شهرداري کرمانشاه باشد که مناسباتش آنقدر پيچيده و سردرگم شده است که هرکس به آن ورود کند يا خود دچار مي شود و يا چاره اي جز همراهي و تسليم ندارد.