خبر اعلام پیگیری رئیس دانشگاه رازی برای راهاندازی دانشکده هنر، تنها یک تصمیم دانشگاهی نیست؛ این خبر میتواند آغازی باشد بر ترمیم یک خلأ تاریخی در جغرافیای فرهنگ و هنر ایران. کرمانشاه، شهری که از دل سنگ و تاریخ سخن میگوید، شایسته آن است که هنرِ ریشهدار خود را در قالب یک نهاد علمیِ مستقل، نظاممند و آیندهنگر بازتعریف کند.
کرمانشاه از معدود نقاط ایران است که پیشینه هنر در آن نه با روایت، که با شواهد عینی آغاز میشود. سنگنگارههای بیستون و طاقبستان، تنها آثار باستانی نیستند؛ آنها نخستین کلاسهای تاریخ هنر این سرزمیناند؛ جایی که تصویر، روایت، قدرت، زیبایی و اندیشه در دل سنگ ماندگار شده است. این میراث بصریِ کمنظیر، کرمانشاه را به یکی از کانونهای کهن هنر تصویری در فلات ایران بدل کرده است.
در امتداد این تاریخ تصویری، موسیقی نیز جایگاهی بنیادین دارد.
برای نمونه، این تداوم هنری را میتوان در نامها و جریانهایی دید که از این اقلیم برخاسته یا در آن پرورش یافتهاند؛ نامهایی چون باربد در روایتهای تاریخیِ دوره ساسانی و در دوران معاصر، چهرههایی مانند شهرام ناظری، کیهان کلهر، علیاکبر مرادی و … که موسیقی ایرانی و مقامیِ غرب کشور را در سطح ملی و جهانی نمایندگی کردهاند. از باربدِ موسیقیدان درخشان دوره ساسانی که نامش با نغمه و نوآوری گره خورده، تا موسیقی مقامی و آیینی زاگرس که هنوز در زندگی روزمره مردم جاری است، کرمانشاه همواره یکی از خاستگاههای مهم موسیقی ایران بوده است. موسیقی این دیار، نه فقط صدا، که هویت، زبان و حافظه جمعی است.
در سدههای بعد، این تداوم هنری در خوشنویسی، نگارگری و صنایعدستی، و در دوران معاصر در عکاسی، گرافیک و نقاشی ادامه یافته است. در این مسیر، خوشنویسان و هنرمندان تجسمی برجستهای از کرمانشاه و منطقه زاگرس در عرصههای ملی و بینالمللی شناخته شدهاند و در عکاسی و گرافیک نیز هنرمندانی برخاسته از این شهر، نقش مؤثری در ثبت تاریخ معاصر، فرهنگ بومی و بیان تصویریِ هویت غرب ایران ایفا کردهاند. هنرمندان برجستهای از این خطه برخاستهاند که در سطح ملی و بینالمللی تأثیرگذار بودهاند، بیآنکه زادگاهشان از یک دانشکده هنرِ جامع برای پرورش نسلهای بعدی برخوردار باشد. این تناقض، امروز بیش از هر زمان دیگری خود را نشان میدهد.
ضرورت راهاندازی دانشکده هنر در دانشگاه رازی، تنها پاسخ به علاقهمندان هنر نیست؛ این یک نیاز توسعهای است. کرمانشاه با جمعیت جوان، تنوع قومی و فرهنگی، و جایگاه ژئوفرهنگی خود بهعنوان مرکز غرب کشور، ظرفیت آن را دارد که به قطب آموزش هنر تبدیل شود. نزدیکی فرهنگی با اقلیم کردستان عراق و دیگر همسایگان منطقه، امکان تعاملات هنری، پروژههای مشترک و حتی جذب دانشجوی بینالمللی را فراهم میکند؛ فرصتی که در صورت نداشتن زیرساخت دانشگاهی، از دست خواهد رفت.
دانشکده هنر میتواند با تنوع رشتهها؛از موسیقی، هنرهای تجسمی و خوشنویسی گرفته تا گرافیک، عکاسی، نقاشی، پژوهش هنر و هنرهای دیجیتال-پاسخگوی نیازهای معاصر باشد و در عین حال، پیوندی زنده میان سنت و نوآوری برقرار کند.
نکته مهم آنکه راهاندازی این دانشکده، برخلاف بسیاری از طرحهای آموزشی، نیازمند سرمایهگذاری سنگین و پرهزینه نیست. با توجه به آماده بودن ساختمان و بخشی از زیرساختهای فیزیکی و آموزشی در دانشگاه رازی، این طرح میتواند با حداقل بار مالی و در زمانی کوتاه به مرحله اجرا برسد؛ مزیتی که تصمیمگیری و اقدام عملی در این زمینه را منطقیتر و دستیافتنیتر میکند. چنین دانشکدهای نه رقیب، که مکمل دیگر مراکز هنری کشور خواهد بود؛ با تمرکز بر هویت زاگرسی و ظرفیتهای بومی.
امروز که رئیس دانشگاه رازی از پیگیری راهاندازی دانشکده هنر سخن میگوید، انتظار میرود این اراده با حمایت مسئولان استانی، وزارت علوم و نهادهای فرهنگی همراه شود. سرمایهگذاری در هنر، سرمایهگذاری در توسعه پایدار، دیپلماسی فرهنگی و امید اجتماعی است.
کرمانشاه، شهری که تاریخش را بر سنگ نوشته و موسیقیاش را سینهبهسینه منتقل کرده، سزاوار آن است که هنر را در بلندترین سطح علمی آموزش دهد.
امروز تصمیم درباره دانشکده هنر، تصمیم درباره آینده کرمانشاه است. تعلل در این مسیر، به معنای ادامه مهاجرت استعدادها و خاموش ماندن ظرفیتهایی است که میتوانند هویت، اقتصاد و اعتبار فرهنگی غرب ایران را تقویت کنند. دانشگاه رازی میتواند با راهاندازی دانشکده هنر، از میراث گذشته پلی به سوی آینده بسازد؛ آیندهای که در آن کرمانشاه نه فقط یادگار تاریخ، که خالق جریانهای نوین هنری در ایران و منطقه باشد. دانشکده هنر در دانشگاه رازی، نه یک مطالبه محلی، که یک ضرورت ملی و منطقهای است.
دانشکده هنر؛ حلقه مفقوده توسعه فرهنگی کرمانشاه
خبر اعلام پیگیری رئیس دانشگاه رازی برای راهاندازی دانشکده هنر، تنها یک تصمیم دانشگاهی نیست؛ این خبر میتواند آغازی باشد بر ترمیم یک خلأ تاریخی در جغرافیای فرهنگ و هنر ایران. کرمانشاه، شهری که از دل سنگ و تاریخ سخن میگوید، شایسته آن است که هنرِ ریشهدار خود را در قالب یک نهاد علمیِ مستقل، […]
لینک کوتاه : https://www.milkanonline.ir/?p=50357
- نویسنده : عبداله مرادی
- ارسال توسط : میلکان
- منبع : میلکان
- 6 بازدید
- بدون دیدگاه










