نشست تحلیل و بررسی کتاب «اینترنت با مغز ما چه میکند؟» روز چهارشنبه ۱۶ خردادماه ساعت ۱۰صبح در کتابخانه امیرکبیر کرمانشاه برگزار می شود.
به گزارش میلکان، هدف از برگزاری این نشست تبیین اهمیت خواندن کتاب در مقایسه با خواندن در فضای مجازی است و دکتر سید مجتبی احمدی، عضو گروه روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در این برنامه سخنرانی می کند.
این کتاب نوشته نیکلاس کار، پژوهشگر آمریکایی حوزهٔ فناوری و اینترنت است و با دو ترجمه محمود حبیبی در نشر گمان و تر جمه امیر سپهرام در نشر مازیار چاپ شده است. نیکلاس کار در این کتاب پرسشی را مطرح کرده است: «آیا اینترنت ما را احمق میکند؟»
نویسنده در فصلی از کتاب میگوید: اینترنت فهم عمیق و تمرکز را از مطالعه میگیرد و لینکها نمیگذارند روال خطی کتاب ادامه پیدا کند. افرادی پیش بینی کردند که ژورنالیسم جای کتاب را میگیرد ولی پیش بینی غلط از آب درآمد. همچنین کسانی که فکر میکردند گرامافون جای خواندن را میگیرد، اشتباه کردند. اکنون سینما و تلویزیون و اینترنت به کتاب حملهور شدهاند.
علاقهمندان به مباحث جامعهشناسی، روانشناسی بهویژه مباحث مرتبط با فناوری اطلاعات مخاطب این کتاب هستند.
بخشی از کتاب اینترنت با مغز ما چه میکند؟
«شاید عیب از من است و من استثنا هستم. اما ظاهرا که اینطور نیست. وقتی با دوستانم درباره مشکلاتی که حین مطالعه دارم، حرف میزنم، خیلی از آنها هم میگویند که با مشکلات مشابهی مواجهند. آنها هم میگویند هر قدر بیشتر از اینترنت استفاده میکنند، مجبورند برای حفظ تمرکزشان بر متنی طولانی بیشتر تلاش کنند. برخی حتی نگرانند که نکند حواسپرتی مزمن گرفتهاند. برخی از وبلاگنویسهایی هم که من نوشتههایشان را میخوانم به همین پدیده اشاره کردهاند. اسکات کارپ که سابقا در یک نشریه مینوشت و حالا نویسنده وبلاگی درباره رسانههای آنلاین است، اعتراف میکند که کتاب خواندن را بالکل کنار گذاشته. او میگوید: «در دانشکده رشتهام ادبیات بود و هرچه کتاب میخواندم سیر نمیشدم. پس چه شد که به اینجا رسیدم؟ » و در پاسخ فرضیهای مطرح میکند: «فکر میکردم تمام مطالعاتم را در اینترنت انجام میدهم چون شیوه مطالعهام تغییر کرده، یعنی فقط دنبال راحتی بیشتر هستم، اما نکند دلیل اصلیاش این باشد که شیوه فکر کردنم عوض شده؟ »
بروس فریدمن هم که وبلاگی درباره کاربرد رایانه در علم پزشکی دارد شرح داده که چطور اینترنت عادات ذهنیاش را عوض کرده. او مینویسد: «حالا دیگر توانایی خواندن و فهم مقالهای بلند را چه در اینترنت و چه روی کاغذ از دست دادهام. » فریدمن که پزشک آسیبشناسِ دانشکده پزشکیِ دانشگاه میشیگان است، در گفتگویی تلفنی که با هم داشتیم توضیح داد که تفکر او دچار کیفیتی «تقطیعی» شده که نشاندهنده شیوهاش در مرور سریع متون کوتاهِ منابع آنلاین است. او اذعان میکند: «دیگر نمیتوانم کتاب جنگ و صلح را بخوانم. دیگر حتی یک پستِ وبلاگیِ بیشتر از سه یا چهار بند هم به نظرم خیلی طولانی است و فقط نگاهی سرسری به آن میاندازم »
فیلیپ دیویس، دانشجوی دکترای رشته ارتباطات در دانشگاه کرنل انگلیس، که از نویسندگانِ وبلاگ انجمن نشریات علمی است، یادِ خاطرهای از دهه ۱۹۹۰ میافتد که به دوستی نحوه کاربرد جستجوگر وب را یاد میداده. تعریف میکند که وقتی دوستش برای خواندن متن سایتهایی که در جریان جستجو به آنها برمیخورده مکث میکرد، او «حیرتزده» و «حتی عصبی» میشد و دوستش را سرزنش میکرد که «قرار نیست صفحات وب را بخوانی، فقط روی کلماتی که هایپرتکست شده کلیک کن. » دیویس مینویسد که اکنون «خیلی مطالعه میکنم ــ یا دستکم باید خیلی مطالعه کنمــ ولی در واقع مطالعه نمیکنم. متن را مروری سرسری میکنم و صفحه را بالا میبرم. دیگران را متهم میکنم به اینکه توصیف سادهانگارانهای از مسائل دارند، اما خودم هم حوصله مباحثات طولانی و کشدار و پرجزئیات را ندارم»