يلدا دختر زيباي آذر

پریسا عباسی- در واپسين روزهاي آذر ماه هستيم و خيلي از ماها به دنبال تدارک براي بلندترين شب سال، بلکه بتوانيم ‌اين شب زيبا را بهانه اي کنيم براي دور هم بودن و فارغ از دنياي مجازي که اين روزها بيشتر شب هايمان را پر کرده خاطره ي خوبي در کنار عزيزانمان رقم بزنيم.
يلدا از باستاني ترين و تاريخي ترين مراسم هاي ايران زمين است که از زمان هاي گذشته تا به امروز در بين ما ايرانيان مرسوم‌بوده است و معناي تولد الهه ميترا را در خود جاي داده است.
شب يلدا از واپسين لحظات آذرماه شروع مي شود وتا اولين روز زمستان ادامه دارد . تفاوت يلدا اين دختر زيباروي پاييز در يک دقيقه بيشتر بودن در کنار عزيزانمان است . شايد اين شب تلنگري باشد براي تک تک ما که يک دقيقه بيشتر باهم بودنمان را جشن مي گيريم.
اين مراسم کهن و ديرين بهانه‌اي شدتا پاي صحبت همشهري هايمان بنشينيم.
در راسته بازار پيرمردي حدودا۷۰ ساله راديدم از او دررابطه با يلدا پرسيدم. او گفت: يلدا در زمان هاي قديم رنگ و لعابي ديگر داشت در آن زمان ميوه هاي رنگارنگ همانند امروزه وجود نداشت اما تا بي نهايت دلها خوش بود. در قديم پاي کرسي مي‌نشستيم و گوش به صحبت هاي بزرگ جمع مي‌داديم و قصه اي تعريف ميکردند و تفالي بر حافظ مي زديم. او همچنين گفت: يلدا را دوست دارم اما منوط به قبول اين شرط که اين مراسم زيبا را با تجملات همراه نکنيم که بتوانيم از اين شب نهايت لذت را ببريم.
فاطمه ۵۳ ساله مي گويد: در قديم همه ي ما و اقوام ديگر در منزل ريش سفيد فاميل جمع مي شديم و پدرم چون ادبيات خوبي داشت کتاب حسين کورد شبستري و شاهنامه و حافظ ميخواند و چون در آن زمان ها ميوه به صورت حالا فراواني نداشت شايد ميوه آن زمان ها بيشتر خيار،هندوانه و انار بود اما تا صبح تخمه مي‌شکستيم صحبت ميکرديم اما حالا زمانه اش عوض شده مثل قديم نيست من بچه هايم را که ازدواج کرده اند به منزلم دعوت ميکنم و دور هم يلدا را جشن مي گيريم .
به سمت زوج تقريبا مسن رفتم آنها گفتند: ما هنوز به سبک قديم يلدا را جشن مي‌گيريم با اين تفاوت ما پدرو مادرهايمان به همراه برادرها و خواهرها و فرزندانمان را به منزلمان دعوت ميکنم و به همان سبک کرسي نشيني شب را سحر مي‌کنيم و مهمتر اينکه دراين شب فضاهاي مجازي را تعطيل ميکنيم و کسي حق گوشي در دست گرفتن را ندارد تا حداقل شبي را فارغ از وسايل پيشرفته امروز دور هم باشيم و خاطره اي زيبا را رقم بزنيم.
فرامرز در رابطه با اين شب مي گويد : پدرومادرم در قيد حيات نيستند اما آن زمان ها در منزل پدري دور هم بوديم و آخرين شب آذرماه را در کنار هم سپري ميکرديم .
او مي گويد: اکنون بعد از فوت پدرومادرمان مسئوليت اين مراسم و مراسمي مانند شب يلدا با خواهربزرگترم است او همه ي ما را در خانه ي خودش جمع مي‌کند.اکنون قدر لحظاتي که با پدرومادر گذرانديم رابيشتر ميدانيم‌ و نبودشان آزار دهنده است.
او مي گويد: کاش ميشد يلداهاي بيشتري را با اين تکرار نشدني هاي زندگيمان بوديم اما دريغ و افسوس…
آخر اينکه در قديم در روز يلدا جنگ کردن و خونريزي و حتي کشتن مرغ و گوسفند هم ممنوع بوده است که در بسياري از موارد قطع جنگ به صلح تبديل مي شده است . و اينکه در اين روز زيبا اکثر مردم دست از کار مي کشيدند چون نمي خواستند در روز تولد الهه ميترا گناهي مرتکب شوند. آيين شب يلدا خوردن آجيل مخصوص ،هندوانه و انار بود که داراي جنبه نمادي بودند که نشانه برکت و تندرستي و فراواني و شادکامي است . در کرمانشاه نيز آداب و رسوم خاصي دارد از جمله خشک کردن ميوه ها براي اين شب است و هم اينکه در اين شب بزرگترها براي جوانترها فال حافظ ميگيرند و براي رفتگان آرزوي آمرزش مي کنند و با فاتحه اي در گذشتگان خود را بياد مي آورند . حال براي برپا نگه داشتن اين شب بهتر است با در کنار خانواده بودن يلدايمان را يلدا گونه به سبک و سياق قديم سپري کنيم .
آمدن اين دختر گيسو طلاي پاييز بر همه فرخنده باد.