یادداشت: دکتر سیدامیرحسین بنیاشراف
سالهاست که ما کرمانشاهیها به شنیدن عباراتی، چون: «تأکید کرد»، «دستور داد»، «بشود»، «نشود» و نظایر آن در تیتر رسانهها عادت کردهایم.
تصاویر استاندارانی نیز که در جلسات رسمی، با انگشت اشاره به نشانۀ تهدید، مسئولان ناکارآمد را مورد خطاب قرار میدهند، برایمان صحنهای آشناست.
ما این نمایش مدیریتی را نه تنها بارها دیدهایم، بلکه از حفظ هستیم. به لطف عملکرد مهمانان پیشین کاخ استانداری، این سبک مدیریت بهتدریج به الگویی در ذهن بسیاری از مردم و مسئولان تبدیل شده است.
بازدیدهای نمایشی از پروژهها و جلسات فرمایشی، بعضاً همراه با «خلفای مجازی»، زنگ خطر پوپولیسم برای آگاهان و خردمندان است؛ اینکه باز هم قرار است مدتی به هیاهویی برای هیچ بگذرد.
در جهان پیچیده امروز، حرکت از مسألهشناسی به تعریف راه حل، مستلزم تحلیلهای چندجانبه و میانرشتهای است.
تصمیمگیریهای مبتنی بر شهود یا تجربیات محدود، نمیتوانند پاسخگوی پیچیدگیهای موجود باشند.
زمانه نیز دیگر زمانهای نیست که والی استان، بنشیند، مشکلات را به عرض برسانند و نهایتاً دستورات لازم را مبذول فرمایند.
این رویکرد نهتنها گرهای از مشکلات نمیگشاید، بلکه منابع و امکانات باقیماندهی کرمانشاه را نیز بر باد خواهد داد.
در شرایطی که گزارشها و اسناد مختلف توسعهای و راهبردی، مسائل و راهحلها را مستند و مستدل بیان کردهاند، از مسئولان اجرایی انتظار میرود که به معنای واقعی کلمه «اجرایی» باشند.
هر آنچه که برای نجات کرمانشاه لازم است در اسنادی نظیر: «طرح آمایش استان کرمانشاه»، «گزارشهای مرکز هماندیشی توسعه استان»، «سند ارتقای بهرهوری استان کرمانشاه»، «گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» و… آمده است.
هر یک از این اسناد به سهم خود، حاصل صدها و هزاران نفر-ساعت کار نخبگان، خبرگان و کارشناسان میانرشتهای است؛ کسانی که برای رسیدن به جایگاهشان هزاران ساعت کار و مطالعه کردهاند.
عبور از این چرخه معیوب، مستلزم تشکیل یک اتاق فکر «عملیاتی» است که درآن ترکیبی از نخبگان دانشگاهی، مدیران اجرایی نیز نمایندگان بخش خصوصی نیز حضور داشته باشند.
اگرچه تا کنون چنین جلساتی کم نبوده است، اما اینبار تمرکز باید بر اجرا و نهایتاً اصلاح اسناد پیشین باشد.
بدیهی است که در این فرآیند، بهرهگیری از سیستمهای پایش و ارزیابی عملکرد، مبتنی بر شاخصهای علمی و قابلاندازهگیری ضروری است.
همچنین، در مسیر اجرا، بهرهگیری از فناوریهای نوین مدیریتی و ابزارهای دیجیتال نقش کلیدی دارد. ایجاد یک پلتفرم دیجیتال استانی که اطلاعات پروژهها، منابع مالی و انسانی، و وضعیت پیشرفت هر طرح را بهصورت شفاف نمایش دهد، میتواند نظارت دقیقتر را تسهیل کند.
این سامانه باید امکان ارزیابی بلادرنگ پروژهها را فراهم کند و دادهها را برای تصمیمگیریهای سریع و مؤثر در اختیار مدیران قرار دهد.
بدیهی است در صورت امکان انتشار گزارشهای خروجی، این پلتفرم میتواند به تقویت سرمایه اجتماعی و مشارکت عمومی منجر شود.
شجاعت در اجرای اسناد توسعه و راهبردی استان و دور کردن بازیگرانی که نانشان به «نمایش» وابسته است، میتواند از کسی که بر صندلی استانداری نشسته است، نامی نیک به یادگار بگذارد.