صدا و سیما نه صدق دارد نه صفا

نمی دانم به کدام گناه آلوده ایم که تو رسانه ملی زمان ما شده ای؟!
متاسفانه انحصار در کشورهای جهان سوم با تفکرات سنتی در هم آمیخته و به این زودی هم کسی تفکرات این مردم را درست نمی کند.
مردم عامی و ساده این کشور وقتی می گفتند صدا و سیما انگار از یک قدیسه و معصوم حرف می زدند و هر آنچه از این جعبه جادو بیرون می‌آمد صدق بود و در آن شکی نبود. اخبار و حرفهایش را عین واقعیت می دانستند. هرچند هنوز هستند افراد سنتی و دیدگاه های بسته ای که این نظر را دارند.
اما بخش قابل توجهی از جامعه با توجه به شکستن انحصار رسانه های ملی توسط شبکه‌های اجتماعی به آگاهی هایی دست پیدا کرده اند. این قشر سعی ‌می کنند اخبار خود را از چند منبع چک کنند و به یک رسانه و کانال هم بسنده نمی کنند.
سیما نیز با توجه به قهر کردن و تحریم کارشناسانی که سرشان به تنشان می ارزد، مجبور است از کارشناسانی در حوزه های مختلف دعوت کند که یا خام و بی تجربه اند و یا علمشان در همان دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی مانده است. خیلی از آنها نیز تنها برای عقده گشایی می آیند و مقابل دوربین قرار می گیرند.
این رسانه ملی که بخش اعظمی از منابع مالی آن یا به صورت مستقیم از بودجه و یا از طریق قراردادهای رپرتاژ با وزارت خانه ها و ادارات از بیت المال و بودجه دولتی تامین می شود معلوم نیست چه هدفی را دنبال می کند.
یکبار با کارشناسانی که می آورد بر طبل تفرقه می کوبد و هربار قومی از اقوام ایران را مورد تمسخر و یا توهین قرار می دهد. یکبار کارشناس می آید و می گوید: اعتراضی دارید جمع کنید بروید. یکی می آید و در پاسخ به اینکه چرا سیاستهای فرزند آوری جواب نداده است می‌گوید: چون باید آن نقاطی را که باید هدف می‌گرفتند خوب پیدا نکردند. از این دسته اتفاقات و مثالها کم نیست.
ولی هدف قرار دادن تولید ملی در سال رونق تولید گناهی نا بخشودنی است.صدا و سیما دکان تبلیغاتی شده است که یک روز می آید در مورد روغن پالم گزارش می گیرد بعد از آن در تبلیغات از شعار «روغن پالم ندارد» استفاده کنند و روز دیگر می آید و می گوید: در شیر ها سم است تا فردا بگوید در شیرهایی که ما تبلیغ می کنیم سم نیست.
چرا هیچکس نمی تواند نه به خاطر توهین ، نه برای تهمت و افتراء و نه برای دروغ و تشویش اذهان عمومی و نه حتی به خاطر به خطر انداختن امنیت ملی از صدا و سیما شکایت کند؟
این روزها که مخاطبان این رسانه به شدت افت پیدا کرده است دست به انتشار بخشهایی از این برنامه ها خود در شبکه های اجتماعی و پیام رسانها می زند تا به هر طریقی که شده است نیش خود را به مردم بی دفاع ایران بزند.
این روزهای صداو سیما آدم را یاد آن مثال فوتبالی می اندازد که می گفتند: مارادونا را ول کنید غضنفر را بگیرید.