بگذارید حرف آخر را همین اول بزنم. ظلمی که خاتمی با راهاندازی شوراهای اسلامی شهر کرد، مگر احمدینژاد با هدفمندی یارانه ها کرده باشد.شورای اسلامی شهر در کرمانشاه نتوانسته تجربه موفقی از دموکراسی باشد.
نه اینکه اصل کار بد باشد در این عصر کمتر کسی را پیدا میکنید که با دموکراسی و عقل جمعی و شور مشکلی داشته باشد. متاسفانه دموکراسی و انتخابات علیرغم تمام آزمایش و خطا هایی که داشته در کشورهای کمتر توسعه یافته جایگاه مناسبی پیدا نکرده است.
جالب است در جامعه با هر فردی از هر طبقه اجتماعی ، علمی و اقتصادی که صحبت می کنی از انتخاب این مجموعه ناراضی است و حتی مسئولین نیز در برابر انتقادات می گویند انتخاب خودتان هستند.
اما جالب تر از همه آن است که خود اعضای شورای شهر نیز همین نظر را در مورد دیگر همکاران خود دارند. پس از راه اندازی شورای اسلامی شهر ها، کرمانشاه یک دوره مدیریتی بدون چالش را نداشته و همواره پر از چالش و حاشیه بوده است.
از درگیری های لفظی و گاهی فیزیکی گرفته تا ترک جلسههای رسمی و از رسمیت انداختن جلسات.این رفتارهای غیر دموکراتیک تا جایی پیش رفت که در یک دوره کار به انحلال شورا کشید و چند بار نیز با چشم پوشی برخی مقامات ارشد این اتفاق رخ نداد.
آرامش بر مدیریت شهری آرزوی دست نیافتنی برای مردم کرمانشاه شده است. این داستان متاسفانه آنقدر تکراری شده است که دیگر برای مردم، رسانه ها و مسئولین به یک امر عادی تبدیل شده است.
این روزها نیز اتفاقات عدم حضور عده ای در جلسات، از رسمیت انداختن جلسات و عدم حضور شهردار در جلسات و … در حال تکرار است. شر تمام این شورها تنها به ما مردمی بر می گردد که نمی توانیم درست انتخاب کنیم.