• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
3

نقش بهزيستي در انزواي افراد داراي معلوليت و ارايه يک طرح مردمي

  • کد خبر : 1973
  • 07 آبان 1396 - 16:33

گفته مي شود معلوليت محدوديت نيست زيرا افراد داراي معلوليت با وجود تمام محدوديت هاي فيزيکي و ذهني که ممکن است با آن دست و پنجه نرم کنند مي توانند با کوشش و تلاش به موفقيت هايي نايل شوند که حتي براي افراد غير معلول نيز دشوار باشد. اما آيا معلوليت محروميت هم هست؟ پاسخ […]

گفته مي شود معلوليت محدوديت نيست زيرا افراد داراي معلوليت با وجود تمام محدوديت هاي فيزيکي و ذهني که ممکن است با آن دست و پنجه نرم کنند مي توانند با کوشش و تلاش به موفقيت هايي نايل شوند که حتي براي افراد غير معلول نيز دشوار باشد. اما آيا معلوليت محروميت هم هست؟ پاسخ اين پرسش بستگي دارد به جامعه اي که در آن معلولان زندگي مي کنند. در واقع اينکه معلولان از مشارکت در اجتماع محروم مي شوند و يا به عبارتي در انزوا بسر مي برند دليلي ندارد جز نحوه برخورد نهادهاي اجتماعي، از کوچکترين آن گرفته يعني خانواده تا نهادها و سازمانها، شرکت ها و بطور کلي مردم. اين محروميت در اولين مرحله مي تواند از سوي خانواده ايجاد شود مانند بسياري از خانواده هايي که گمان مي کنند براي اينکه يک خانواده عادي و سالم بنظر برسند کودک معلول خود را از بردن به ميهماني ها و مجالس دور نگه دارند. همينطور که کودک معلول رشد مي کند و وقت آن مي رسد تا به مهد کودک و مدرسه برود با انواع محروميت ها از سوي اين گونه نهاد ها روبروست و در نهايت وقتي به بلوغ مي رسد و نياز به اشتغال و بيمه و پذيرش از طرف جامعه دارد، با انواع محروميت از حقوق طبيعي خود روبرو مي شود. فارغ از آنچه که وي در مواجهه با نهادهاي مختلف اجتماع مي بيند در سطح شهر نيز با انواع ناديده گرفتن ها و رفتارهايي از سوي مردم مواجه مي شود که در نهايت در فرد معلول اين باور را ايجاد مي نمايد که “تو بايد در خانه بماني و اين سرنوشت توست و کاري براي آن نمي شود کرد”. در کشور ما اثبات اينگونه برخوردها کار دشواري نيست کافيست سري به شبکه هاي اجتماعي بزنيد تا نمونه هاي فراوان اينگونه برخوردها را از سوي مردم و مسئولين بيابيد. طبيعيست اين طريق برخورد با افراد داراي معلوليت ريشه آن در نگرش، تصورات و باورهاي غلطي است که نسبت به معلوليت وجود دارد و محروميت افراد داراي معلوليت زاييده فقر فرهنگي مسوولين، مردم و خانواده‌هاي معلولين است. برخي از اين باورها و تصورات غلط عبارتند از:
معلولان ناتوان هستند و کاري از دستشان بر نمي آيد
معلولان نمي توانند مستقل زندگي کنند
معلوليت نوعي تنبيه و ناشي از اعمالي که افراد داراي معلوليت در گذشته انجام داده اند، مي باشد.
معلولان افراد تلخي هستند که معاشرت با آنها خيلي سخت است چون هميشه از وضعيت خود ناراضي بوده و از دنياي غيرمعلول متنفرند
معلولان نمي توانند خانواده و فرزند داشته باشند و پدر و مادر شوند
افراد معلول يا بايد شفا داده بشوند يا جامعه پزشکي بايد به آنها کمک کند
افراد معلول نمي توانند درس بخوانند يا اگر قرار است درس بخوانند بايد در محيط هاي خاصي آموزش ببينند.
افراد معلول نمي توانند يادبگيرند
افراد معلول نمي توانند در فعاليتهاي فرهنگي اجتماعي و سياسي حضور داشته باشند
اما نقش بهزيستي به عنوان نهادي که خود را متولي بهتر کردن زندگي معلولان مي داند تا کنون در حوزه فرهنگ سازي و اصلاح اين باورها و تصورات غلط رايج چه بوده است؟ آيا بهزيستي يک نهاد فرهنگ ساز است و يا صرفا مسئول معيشت افراد داراي معلوليت است؟ آيا در اين سازماني که گفته مي شود و يکي از پرخرج ترين سازمانهايي است که به آن بودجه تعلق مي گيرد براستي مقوله فرهنگ و فرهنگ سازي در کجاي آن قرار دارد؟ اساسا آيا بهزيستي خود فرهنگ و آگاهي لازم براي مواجهه با معلولين را دارد؟ اگر دارد چرا معلولين اينقدر از نحوه برخورد مددکاران بهزيستي گلايه دارند؟
در هفته بهزيستي، دستگاه هاي رسانه اي متصل به بهزيستي مکررا اقدامات اين سازمان را به گوش ذي نفعان رسانيده اند، از افزايش مستمري و اعطا منزل مسکوني به افراد بالاي دو معلول و راه اندازي اين مرکز و آن مرکز که همه درجهت بهبود معيشت است گفته شد ولي بندرت مي توان اقدام فرهنگي در راستاي آگاهي سازي و اصلاح باورها يافت. اين در حاليست که مسئولين ارشد اين سازمان در مصاحبه هاي راديويي خود عدم نا کارآمدي اقداماتي چون مناسب سازي را ريشه در بي اهميتي و ناديده گرفتن مسئولين ساير ارگانها و نهادها به موضوع معلوليت موکول نموده اند. موضوعي که به باور و نگرش مسئولين برمي گردد. مروري به فعاليت هاي سالهاي گذشته بهزيستي نشان مي دهد که اگرچه اقدامات فرهنگي نظير برپايي نمايشگاه حجاب و عفاف انجام ميشود بندرت مي توان اقدام يا فعاليتي در راستاي امر مهم اصلاح باورها و نگرشهاي غلط يافت. براستي با وجود اينکه اهميت موضوع براي مسئولين روشن است چرا اقدام موثري صورت نمي گيرد؟ بنظر مي رسد اين مقوله فراتر از سازمان بهزيستي باشد چرا که اين سوال مطرح مي شود که سالانه با وجود اينکه مبالغ هنگفتي به نهادهاي فرهنگ ساز مانند صداو سيما، سازمان تبليغات اسلامي، انتشارات مختلف ايديولوژيک در ايران مي شود، براستي سهم فرهنگ سازي براي معلولين چقدر است؟ اما در چنين شرايطي، تغيير فرهنگ ناکافي و نادرست موجود جامعه تنها در گرو مشارکت حداکثري خود معلولين در اجتماع و با همکاري يکديگر مي باشد. حضور در عرصه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي نظير انجمن ها، راه اندازي کمپين ها، اجراي پروژه‌هاي فرهنگي مانند انتشار کتاب و مقاله، ساخت تئاتر و فيلم و انيميشن و نظاير آن براي جامعه هدف، رايزني و ترويج حقوق افراد داراي معلوليت، اطلاع رساني و آگاه سازي اقشار مختلف جامعه، در راستاي بهبود وضعيت مي باشد. معلولان مي بايست از تمامي محروميت هايي که خانواده، نهادها و ساير مردم براي آنها ايجاد مي نمايند خود را برهانند و هرچه بيشتر در ايجاد بهبود وضعيت خود کوشا باشند. شايد مجموع اقدامات کوچک معلولين بصورت خود جوش از اقدامي بزرگ که در يک نهاد بالادستي و آنهم بصورت ناقص و ناوارد انجام دهد اثربخش تر باشد. نمونه اي از اين گونه اقدامات “طرح فکر زيباست” که توسط گروهي از افرادي که دغدغه فرهنگي دارند راه اندازي شده است نياز و به مشارکت هرچند کوچک شما دارد. براي آشنايي بيشتر با اهداف اين طرح لطفا مطالب بعدي را دنبال کنيد.
طرح يک فکر زيبا……….

لینک کوتاه : https://www.milkanonline.ir/?p=1973

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.